يادداشت پايگاه خبري تحليلي پيرغار؛
1- انتخابات و سرمايه سياسي
سرمايهي سياسي از آن نوع سرمايههاي قلمرو سياست است که مربوط به قلمرو سياستمداران، نظام سياسي و نگاه معطوف به آن از سوي حکومتشوندگان است. اين سرمايه نيز همچون ديگر سرمايههاي ملموس اقتصادي يا اجتماعي ميتواند در هر نظام سياسي و بهويژه معطوف به هر سياستمداري، همواره در نوسان کاهشي يا افزايشي باشد. سرمايهي سياسي با مشروعيت سياسي در ارتباط است و به نوعي وجه ملموستر مشروعيت سياسي و در واقع پايهي ذهني ثبات سياسي حکومتها يا وجه ثابت سياست، يعني نظام سياسي و نيز وجه متغير سياست، يعني دولتهاي چهارساله است. سرمايهي سياسي ميتواند معطوف به ديگر کشورها نيز باشد.
انتخابات همواره ميتواند به منزلهي شارژکنندهي سرمايهي سياسي هر نظام سياسي باشد. انتخابات ميتواند با هوشمنديِ معماران و کارگزاران آن و نيز بازيگران سياسي -که مردم باشند- به توليد انرژي براي نظام سياسي تا اطلاع ثانوي بپردازد. سرشت محذور محور انتخابها و تصميمات سياسي به گونهاي است که همواره ناراضيتراشي ميکند. سرمايهي سياسي سياستمدار منتخب در آغاز انتخابات بهتدريج ريزش ميکند، مگر آنکه بتواند به طور مستمر و مدبرانه و کارآمد، به بازتوليد سرمايهي سياسي خود بپردازد.
اختلافات و شکافها بهتدريج بر سر ارزشهاي کمياب سياسي مرتباً توليد ميشود و افزايش مييابد و سرانجام، اولويتها و ترجيحات سياسي و اقتضائات جديد در سياست داخلي و خارجي بروز ميکند. يک انتخابات خوب به مثابه يک سوپاپ تخليهي نارضايتيهاي انباشته شده است و نوعي تخليهي رواني براي مردم فراهم ميکند. يک انتخابات خوب، اختلافات احزاب، جناحها و قطبهاي سياسي موجود در جامعه بر سر موضوعات گوناگون را حل و فصل ميکند. حل و فصل اين اختلافات بر مبناي آراء مردم و منطق «اکثريت» صورت ميگيرد و اختلافات را مرتفع و سرمايهي سياسي توليد ميکند. اين همه در انتخابات 24 خرداد 1392 رخ داد.
انتخابات به مثابه يک شرکت سهامي عام و فراگير است که سرمايهي سياسي را افزايش ميدهد. هر فرد ايراني يک سهم در اين شرکت سهامي دارد. رأي و سهم هر فرد با ديگران برابر است. هر فرد هر چند برجسته يا عادي، فقط يک رأي دارد. تراکم قطرههاي آراء تکتک مردم سيل سرمايهي سياسي را راه مياندازد. کاري که يک قطره نميتواند انجام دهد، يک سيل که انباشت همان قطرهها است، ميتواند انجام دهد. با سرمايهي سياسي که اعتماد سياسيِ شارژشدهي نظام سياسي است، ميتوان کارهاي عظيمي را به سرانجام رساند.
2- بازپرداخت بدهي و ذخيره منفي
بازپرداخت ذخيرهي منفي از ديگر دستاوردهاي سرمايهي سياسي انتخابات است. نتايج انتخابات 24 خرداد 1392، جبران «ذخيرهي منفي» خرداد 1388 است. در آن انتخابات، سرمايهي سياسي حاصل از مشارکت 40 ميليوني مردم و آن پسانداز به يکباره طي چند ماه فتنهي پس از انتخابات از بين رفت و حتي به صورت منفي و بدهي درآمد. اين ذخيرهي منفي در انتخابات 92 در سه جلوه جبران شد:
اول آنکه برخي از آحاد طبقهي متوسط و غير آن، ادعاي دروغين «تقلب در انتخابات» را به مثابه يک امر محقق پذيرفتند. بنابراين اعتماد سياسي آنان خدشهدار شد. برخي افراد تصور کردند در انتخابات 1388 يک تقلب در مقياس جابهجايي 11 ميليون رأي اتفاق افتاده است! با انتخابات 1392 به طور کلي اين تصور غلط اصلاح شد و ذخيرهي منفي به سرمايهي سياسي مثبت تبديل شد. اين اقشار دوباره جذب نظام شدند و اعتماد سياسي آنان بازپروري شد.
دوم آنکه انتخابات 92 دلخوريها و زخمهاي کهنه و چهارسالهي برخي سياستمداران عاليرتبه را نيز ترميم کرد. انتخابات مدبرانه بهخوبي مانند يک پل بر شکافها و اختلافات سطوح عالي کارکرد پيدا کرد. تقريب ديدگاهها در مقياس حکومتکنندگان نيز نوعي «سرمايهي سياسي مضاعف» را براي نظام به ارمغان آورد.
سوم آنکه انتخابات 92 با مشارکتي در تراز عالي 73 درصدي، بلوغ سياسي ايرانيان را به رخ جهانيان کشيد و تأثيرات مخرب و ذخيرهي منفي انتخابات 88 را خنثي کرد.
پس از تسويهي بدهي و کسري اعتماد سياسي گذشته، سرمايهي سياسي اضافي را دستمايهي يک سياست خارجي مؤثر قرار داد. انتخابات 88 به دليل پيامدهاي منفي آن، نوعي علامت منفي به غرب داد که ميتوان بر روي شکاف دروني کار کرد و با فشار فزاينده و تحريمهاي بهاصطلاح فلجکننده و جنگ نرم، اعتماد سياسي مردم به نظام سياسي را از بين برد و آنان را عليه نظام برانگيخت. اما مردم ايران با نبوغ سياسي شگفتآور خود و به شيوهاي ماهرانه، سرمايهگذاري چهارسالهي دشمنان را در يک روز به باد داد و با مشارکت حماسي خود، سرمايهي سياسي عظيمي فراهم آورد.
انتخابات همواره ميتواند به منزلهي شارژکنندهي سرمايهي سياسي هر نظام سياسي باشد. سرشت محذور محور انتخابها و تصميمات سياسي به گونهاي است که همواره ناراضيتراشي ميکند. سرمايهي سياسي سياستمدار منتخب در آغاز انتخابات بهتدريج ريزش ميکند، مگر آنکه بتواند به طور مستمر و مدبرانه به بازتوليد سرمايهي سياسي خود بپردازد. |
انتخابات 73 درصدي نگاه ناظران و کارگزاران رقيب و مخالفان بيغرض بهويژه در اروپا را نسبت به ايران تغيير داد. بنابراين در صورتي که کارگزاران سياست خارجي، تاجران خوبي باشند، ميتوانند با اين سرمايهي سياسي به صورت هوشمندانه و در چهارچوب حفظ اصول تغييرناپذير و منافع ملي و اسلامي، تحريمها را در مسير شيب منفي هدايت و به طور تدريجي کمتر و کمتر کنند. سرشت پروندهي هستهاي ايران بر بياعتمادي سياسي متقابل استوار است. حال انتخابات 73 درصدي ايران نظريهي بيهودگي تلاشها و هزينههاي چندسالهي آنان را به اثبات رساند، زيرا «فشار» آنان به نتايج معکوس و خلاف انتظار آنان انجاميده است.
3- اصلاح يک انگاره اجتماعي
انتخابات 92 بار ديگر انگارهي چند هزار ساله و بدبينانهي مردم به حاکمان و نظام سياسي را تا اطلاع ثانوي از کار انداخت. در طول چند هزار سال نظام پادشاهي جابرانه به دليل عملکرد حاکمان اعم از قتل، تجاوز، تبعيض و ديکتاتوري و جز آن، در «ضمير ناخودآگاه جمعي ايرانيان» يک «بدبيني مزمن» و يک «بياعتمادي سياسي» از سوي مردم نسبت به سياستمداران و هر نوع نظام سياسي شکل گرفت. اين ضمير ناخودآگاه بعد از انقلاب اسلامي با تجربهي حکومت عارفانه و سياستمدارانهي مهذبي نظير امام خميني از کارکرد افتاد. اما همواره با تحريکات مهندسيشده -مثل ادعاي تقلب در انتخابات- بيدار ميشود و عمل ميکند. اما تجربهي انتخابات 92 چنان سيل خروشاني از سرمايهي سياسي راه انداخت که تمام ذهنيتهاي منفي را از بين برد.
4- سرمايه سياسي انتخابات 92 و اعتمادهاي ششگانه
سرمايهي سياسي کسبشده در انتخابات 92 بر شش اعتماد سياسي مبتني است:
4-1. اعتماد سياسي خداپايه: اين نوع اعتماد ناشي از توکل و اتکال رهبري و مردم به خداوند است. باورهاي توحيدي و تنفس در جهان مؤمنانه، نوعي اعتماد خاص در مؤمنان ميآفريند. حسن ظن به خداوند به طور فزاينده اين اعتماد سياسي در جامعهي مؤمنانه را شعلهور ميسازد و زندگي گوارا و دوستداشتني در جهان عقلي و معنويِ مؤمنانه شکل ميگيرد.
4-2. اعتماد سياسي رهبرپايه: معمار بزرگ انتخابات 92 و توليدکنندهي اعتماد سياسي آن، رهبري است. نقش پدرانهي ايشان براي ميداندادن به همهي سليقهها در درون قاب قانون اساسي، جلوگيري از مصادرهي رأي رهبري و مهار شايعهپراکني بر نيت رهبري به سوي نامزدي خاص، باز کردن راه جديدي براي به ميدان کشيدن عنصر ايرانيت فارغ از نظام جمهوري اسلامي براي اولين بار، نظريهپردازي خلاقانه در باب «رأي مردم به مثابه حقالنّاس» و به مثابه «امانت» و ... قطعاتي از پازل اعتمادسازي فزايندهي رهبري در انتخابات 92 است. ولايتفقيه نهتنها پاسدار «اسلاميت» نظام، در مواردي تنها حافظ سازوکار «جمهوريت» نيز هست.
4-3. اعتماد سياسي فردپايه: اعتماد سياسي در انتخابات 92 در دو سطح تحليل رهبري و سطح تحليل شهروندي چهرهنمايي کرد. انتخابات 92 جشن بلوغ سياسي مردم ايران بود. شواهد آن بيشتر ارائه شد. اعتماد به نفس بعد از اعتماد و اتکال به خداوند، توليدکنندهي سرمايهي سياسي است. مردم ايران با «انقلاب اسلامي» خود را باور کردند و به قدرت ارادههاي متحد خود به عنوان تجلي ارادهي الهي پيبردند.
4-4. اعتماد سياسي مردمپايه: اين نوع ديگر اعتماد سياسي توليدکنندهي سرمايهي سياسي در انتخابات 92 در نظام جمهوري اسلامي است. امام خميني رحمهالله به مردم ايران باور داشت و آنان را از مسلمانان صدر اسلام هم برتر ميپنداشت. امام رحمهالله هيچگاه نگران ادبار و پشتکردن مردم به نظام و اسلام نبود. رهبري معظم نيز بارها از اين تجربهي مکرر و اعتماد عميق خود به مردم سخن گفتهاند. در منظومهي اعتمادي، صدق نيت و رفتار و گفتار آنان با خود، با خداوند و با مردم و حسن ظن به خداوند، چنين سرمايهاي را فراهم ساخته است.
4-5. اعتماد سياسي رقيبپايه: سياست همواره در کنش و واکنش متقابل و در جنگ ارادهها تعريف ميشود. سياست همواره در عمل و عکسالعمل معطوف به رقيب يا دشمن هويت مييابد. ثبات بر صراط و مسير مستقيم انساني و اسلامي، با نشانههاي قرآن و عترت و وجود شخصيت رهبري، خود، اعتماد سياسي معطوف به رقيب توليد ميکند. رقبا و دشمنان معمولاً بر انگيزه، انرژي، هويت و اعتماد سياسي ميافزايند. تحريمهاي کمنظير اقتصادي، بهرغم همهي محدوديتها و فشارها بر مردم، در انتخابات 92 در اعتماد سياسي و به صحنه آمدن مردم، به طور ناخواسته نقشآفريني نمود و آنان را متوجه انرژي متراکم خود کرد.
4-6. اعتماد سياسي عملکردپايه: اين نوع از اعتماد معطوف به کارآمدي، تدبير و نشاندادن عقلانيت اداري و اجرايي رئيسجمهور منتخب و تيم وي است. اکثريت مردم با رأي دادن به رئيسجمهور منتخب، اعتماد اوليهي خود را به ايشان نشان دادند و گويي «گواهينامهي رانندگي» را به ايشان داده، ماشين دولت را در اختيارش گذاردند، اما اين رانندگي هوشمندانه، آرامبخش و مناسب ايشان است که «اعتماد سياسي ثانويه» براي او توليد ميکند و مانع ريزش و زوال سرمايهي سياسي او ميشود.
البته ميان اين اعتمادهاي سياسي ششگانه تعاملاتي نيز وجود دارد. مثلاً ميتوانند همافزايي داشته يا مکمل يکديگر باشند. بايد ميان سرمايهي سياسي «دولتهاي چهار ساله» و «نظام سياسي جمهوري اسلامي» تمايز گذاشت. سرمايهي سياسي دولتهاي چهارساله ميتواند زوالپذير باشد و وجه متغير سرمايهي سياسي است. سرمايهي سياسي نظام جمهوري اسلامي اما همواره ماندگار و وجه ثابت اين سرمايه است.
جابهجايي دولتهاي چهارساله يا هشتساله موجب ميشود که نارضايتيها از وضع موجود و از عملکردها و ناکارآمديها فروکش کند و التيام يابد و آسيبي به سرمايهي سياسي ثابت، يعني نظام سياسي جمهوري اسلامي و ولايت و اسلام وارد نشود. به همين دليل، امام خميني رحمهالله در تنها انتخاباتي که رأي خود را آشکار کردند، انتخابات و رفراندوم نظام سياسي بود. ايشان قبل از انتخابات گفتند: رأي من «جمهوري اسلامي» است. رهبري معظم هم همين مسير را ادامه دادهاند و رأي خود به اشخاص را مخفي نگهداشتهاند تا سرمايهي سياسي ثابت براي هويتهاي متغير و اشخاص هزينه نشود.
منبع خبر: پايگاه اطلاع رساني و دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب